جدول جو
جدول جو

معنی مستظرفه

مستظرفه((مُ تَ رَ فِ))
مؤنث مستظرف
صنایع مستظرفه: هنرهای زیبا مانند، نقاشی، مجسمه سازی، منبت کاری و غیره
تصویری از مستظرفه
تصویر مستظرفه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مستظرفه

مستظرفه

مستظرفه
مستظرف، ظریف، زیبا، چیزی که ظریف و زیبا ساخته شده
مستظرفه
فرهنگ فارسی عمید

مستظرفه

مستظرفه
مستظرفه در فارسی مونث مستظرف: درمک نازک نازکساخت و هنرهای زیبا مونث مستظرف. یا صنایع مستظرفه. هنرهای زیبا مانند: نقاشی مجسمه سازی منبت کاری رقص و غیره
فرهنگ لغت هوشیار

مستظرفه

مستظرفه
تأنیث مستظرف که نعت مفعولی است از استظراف. ظریف. ظریف یافته. رجوع به استظراف و مستظرف شود.
- صنایع مستظرفه، صنایع ظریفه
لغت نامه دهخدا

مستطرفه

مستطرفه
مستطرفه در فارسی مونث مستطرف و گیاه در نیام نیامیک، داراک نو، آغاز زمانه مونث مستطرف
فرهنگ لغت هوشیار

مستطرفه

مستطرفه
تأنیث مستطرف که نعت مفعولی است از استطراف. رجوع به مستطرف و استطراف شود، آنکه خانه زاد نباشد و از نتایج صاحب خود نبود. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

مستظرف

مستظرف
ظریف ساخته شده، ظریف زیبا. یا صنعت مستطرف. هنر زیبا
مستظرف
فرهنگ لغت هوشیار

مستظرف

مستظرف
نعت فاعلی از استظراف. ظریف یابنده چیزی را، خواهندۀ چیز ظریف. (اقرب الموارد). رجوع به استظراف شود
لغت نامه دهخدا