جدول جو
جدول جو

معنی مستزید

مستزید((مُ تَ))
زیاده طلب، رنجیده خاطر، گله مند
تصویری از مستزید
تصویر مستزید
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مستزید

مستزید

مستزید
آنکه چیزی زیادتر بخواهد، افزون خواهنده، زیاده طلب، کنایه از گله مند، آزرده خاطر
مستزید
فرهنگ فارسی عمید

مستزید

مستزید
نعت فاعلی از استزاده. مقصرشمرنده و فزونی خواهنده از کسی. زیادت خواه. بیشی خواه. (اقرب الموارد). رجوع به استزاده شود، آزرده: به دیگر ناصحان استخفاف روا داشت (شیر) تا همه مستزید گشتند. (کلیله و دمنه)
لغت نامه دهخدا

مستفید

مستفید
استفاده کننده، فایده گیرنده، بهره مند، کسی که طلب بهره و فایده بکند
مستفید
فرهنگ فارسی عمید

مستفید

مستفید
سود یاب بهره ور فایده گیرنده سود خواهنده بهره مند: ومواعظ بسیار لایق هر حکایت در و زیادت گردانید تامستفیدان ادب... را بمطالعه آن رغبت زیادت گردد، جمع مستفیدین
فرهنگ لغت هوشیار

مستزاد

مستزاد
افزون شده، زیاد شده، نوعی شعر که در آخر هر مصراع عبارتی کوتاه شبیه به نثر مسجّع بیفزایند که در معنی با آن مصرع مربوط اما از وزن اصلی شعر خارج و زاید باشد
مستزاد
فرهنگ فارسی معین