نعت فاعلی از استرشاد. راست روی خواهنده و رهنمایی طلب کننده. (غیاث) (آنندراج). طلب کننده رشد و راه راست. (اقرب الموارد). آنکه طلب رشد کند. طالب راه راست. راه راست خواه، مرید. (غیاث) (آنندراج). مقابل مرشد: مرشد طبیب حاذق است علاج به نوعی که موافق حال مسترشد است میکند. (انیس الطالبین بخاری ص 60). رجوع به استرشاد شود
نعت فاعلی از استراده. چراکننده، کسی که نسبت به امر و فرمان خداوند نرمش داشته باشد، مطیع و منقاد. (اقرب الموارد) : مادر و برادران رکن الدین در آن یک سال که او بعد از پدر متملک بود وقتی که ازاو برنجیدندی و مسترید بودندی حوالت قتل پدر به وی کردندی. (جهانگشای جوینی). و رجوع به استراده شود