معنی مسترجع - فرهنگ فارسی معین
معنی مسترجع
مسترجع((مُ تَ جَ))
بازگردانده، انعام باز پس گرفته شده
تصویر مسترجع
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مسترجع
مسترجع
مسترجع
باز گردانده، پس گرفته باز پسخواه بازگردانده، انعام باز پس گرفته شده. خواهنده بازگرداندن چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
مسترجع
مسترجع
نعت فاعلی از مصدر استرجاع. طلب بازگشت کسی را کننده. (اقرب الموارد) ، آنکه بوسیلۀ گفتن ’اناﷲ و اناالیه راجعون’ به خداوند پناه می آورد. (اقرب الموارد) : فوقف بین الامر و النهی مسترجعاً. (تاریخ بیهقی ص 300). و رجوع به استرجاع شود
لغت نامه دهخدا
مسترضع
مسترضع
شیر خواره، دایه خواه شیرخورنده شیرخوار، شیرده خواهنده
فرهنگ لغت هوشیار
مستوجع
مستوجع
آنکه درد نماید و درد ندارد. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
مستنجع
مستنجع
قوم و گروهی که در طلب علوفه بروند. (از اقرب الموارد). رجوع به استنجاع شود
لغت نامه دهخدا
مسترقع
مسترقع
نعت فاعلی از استرقاع. جامۀ درپی خواه شونده. (منتهی الارب). جامه که موقع وصله کردن آن رسیده باشد. (اقرب الموارد). رجوع به استرقاع شود
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.