جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مستجیز

مستجیز

مستجیز
از ریشه پارسی جایزه خواهنده زه خواهنده، پروانه خواه پرگخواه اجازه خواهنده، آنکه جواز خواهد، کسی که صله و جایزه طلبد جمع مستجیزین
فرهنگ لغت هوشیار

مستجیز

مستجیز
نعت فاعلی از مصدر استجازه، ’جواز’خواهنده، و آن آبی باشد که به مواشی و زراعت دهند. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، اجازت خواهنده. (آنندراج). اذن خواهنده. (اقرب الموارد) :
چه عجب گر خالق این قوم نیز
با تو باشد چون نه ای تو مستجیز.
مولوی (مثنوی).
، صله طلبنده. (منتهی الارب). رجوع به استجازه شود
لغت نامه دهخدا