معنی مستثقل - فرهنگ فارسی معین
معنی مستثقل
مستثقل((مُ تَ قَ))
سنگین و سست از بیماری، خواب، بخل و غیره
تصویر مستثقل
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مستثقل
مستثقل
مستثقل
سنگین، ناتوان سست از خواب یا بیماری سنگین و سست از بیماری خواب بخل و غیره: آنچه شعراء متقدم دراشعار مستثقل خویش آورده اند
فرهنگ لغت هوشیار
مستثقل
مستثقل
نعت فاعلی از مصدر استثقال. آنچه سنگین باشد، کسی که چیزی را سنگین بیابد، احساس کننده سنگینی کسی. (اقرب الموارد) ، سست از بیماری یا از خواب یا از لوم و بخل. (منتهی الارب). رجوع به استثقال شود
لغت نامه دهخدا
مستقل
مستقل
کسی که آزادانه امور خود را اداره کند و به دیگری حق مداخله ندهد، آزاد و مختار، در علوم سیاسی دارای استقلال، جداگانه
فرهنگ فارسی عمید
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.