جدول جو
جدول جو

معنی مستأمن

مستأمن((مُ تَ مِ))
اعتمادکننده، زنهار خواهنده
تصویری از مستأمن
تصویر مستأمن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مستأمن

مستامن

مستامن
زنهار خواهنده اعتمادکننده امین یابنده، زنهارخواهنده جمع مستامنین
مستامن
فرهنگ لغت هوشیار

مستامن

مستامن
دارای امنیت، غیر مسلمانی که وارد سرزمین اسلامی شده و دارای امنیت و مصونیت است
مستامن
فرهنگ فارسی عمید

مستیمن

مستیمن
مبارک شونده. (از منتهی الارب). تبرک کننده. (ازاقرب الموارد) ، سوگنددهنده. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به استیمان شود
لغت نامه دهخدا

مستسمن

مستسمن
نعت فاعلی از استسمان. فربه شمرنده. (منتهی الارب). فربه و سمین پندارنده کسی را. (اقرب الموارد) ، فربه خواهنده کسی را. (منتهی الارب). آنکه فربه و سمین را می خواهد. (اقرب الموارد) ، روغن وسمن خواهنده. (منتهی الارب). رجوع به استسمان شود
لغت نامه دهخدا