معنی مزه مزه((مَ زِ)) طعم و چاشنی، خوراکی مختصر که با مشروب خورند، لذت غذا مزه دهان کسی را فهمیدن: کنایه از مقصود او را فهمیدن، به قصد او پی بردن تصویر مزه فرهنگ فارسی معین
مزه مزه کیفیتی که از چشیدن یا نوشیدن چیزی احساس شود مثل شوری، تلخی و شیرینی، طعم، کنایه از خوراک مختصری که با شراب می خورند، کنایه از بهره، نصیبمزه دادن (داشتن): کنایه از خوشایند بودن فرهنگ فارسی عمید