جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مرکن

مرکن

مرکن
لگن، تشت تشت جامه شویی، تغار بزرگ جای شستشوی لباس و غیره، تغار بزرگ، ظرف غذا: امروز دو مرده بیش گیرد مرکن فردا گوید تربی (رختت) از اینجا برکن، (گلستان)
فرهنگ لغت هوشیار

مرکن

مرکن
لگن و تغارۀ بزرگ که در وی جامه شویند. (منتهی الارب). تغار و نیم لگن. (دهار). اجانه که جامه در آن شویند. (از اقرب الموارد). تشت کوچک. لگنچه. ج، مَراکن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) :
امروز دومرده پیش گیرد مرکن
فردا گوید تربی از اینجا برکن.
سعدی
لغت نامه دهخدا

مرکن

مرکن
نعت مفعولی از مصدر ترکین. رجوع به ترکین شود، ضرع مرکن، پستان بزرگ چارپایان گویی که دارای ارکان است. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، وزین و سنگین شده. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا