معنی مرصد
مرصد
((مَ صَ))
رصدخانه، کمین گاه، جمع مراصد
تصویر مرصد
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مرصد
مرصد
مرصد
رصد خانه، کمین گاه
فرهنگ فارسی عمید
مرصد
مرصد
مرصاد بنگرید به مرصاد
فرهنگ لغت هوشیار
مرصد
مرصد
نعت فاعلی از ارصاد. رجوع به ارصاد شود
لغت نامه دهخدا
مرصع
مرصع
آنچه با جواهر تزیین شده است، جواهرنشان
فرهنگ نامهای ایرانی
مرصاد
مرصاد
کمین گاه، گذرگاه
فرهنگ نامهای ایرانی
مرشد
مرشد
راهنمایی کننده، ارشادکننده
فرهنگ نامهای ایرانی
مراد
مراد
خواست، آرزو، منظور، مقصود
فرهنگ نامهای ایرانی
ارصد
ارصد
آواز پانزدهم از هفده آواز اصول
فرهنگ لغت هوشیار
مرید
مرید
پیرو
فرهنگ واژه فارسی سره