زمینی که به جهت زراعت کردن آماده کرده و کناره های آن را بلند ساخته باشند. (برهان قاطع). مرز. (جهانگیری) (برهان قاطع). مرزوی. (جهانگیری). کرت. کرد. کردو. رجوع به مرزوی شود
امید، کام، مراد، معشوق، امید میل و اشتیاق برای رسیدن به مراد یا مقصودی معمولاً مطلوب، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر سرو پادشاه یمن و همسر سلم پسر فریدون پادشاه پیشدادی