بر افراشتن، بلند ساختن، برانداختن از میان بردن برافراشتن بلند کردن، بلند بناکردن، برطرف کردن از بین بردن: گر مزاج فاسدش گردد موثر در عدد مرتفع سازد فسادش صحت نصف از چهار. (وحشی بافقی)
به سامان داشتن سامان دادن مرتب کردن، . . و دو جانبش دو دروازه گشاده و همه را شرفه و کنگره و سنگ انداز مرتب ساخته که حقا اتمام آن کار از دست سلاطین. . بیک ساا دشوار آید