معنی مربوط
مربوط
((مَ))
بسته شده، وابسته، دارای پیوند
تصویر مربوط
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مربوط
مربوط
مربوط
پیوسته، پیونددار، وابسته
فرهنگ واژه فارسی سره
مربوط
مربوط
بسته شده، وابسته، بربسته
فرهنگ فارسی عمید
مربوط
مربوط
محکم کرده و بسته شده، پروریده
فرهنگ لغت هوشیار
مربوط
مربوط
Corresponding, Pertinent, Relevant
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مربوط
مربوط
correspondente, pertinente, relevante
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مربوط
مربوط
entsprechend, zutreffend, relevant
دیکشنری فارسی به آلمانی
مربوط
مربوط
odpowiadający, istotny, odpowiedni
دیکشنری فارسی به لهستانی
مربوط
مربوط
соответствующий , уместный , актуальный
دیکشنری فارسی به روسی
مربوط
مربوط
відповідний , відповідний , відповідний
دیکشنری فارسی به اوکراینی