جدول جو
جدول جو

معنی مراحل نشین

مراحل نشین
مسافر، هر یک از سیارات هفتگانه
تصویری از مراحل نشین
تصویر مراحل نشین
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مراحل نشین

مراحل نشین

مراحل نشین
راهی (مسافر)، گردنده ستاره گردنده مسافر، هر یک از سیارات هفتگانه. یامراحل نشینان. مسافران، مجموع هفت سیاره
فرهنگ لغت هوشیار

مراحل نشینان

مراحل نشینان
راهیان، هفت گردنده در باور باستانیان: خور ماه تیر ناهید بهرام کیوان و برجیس یا اورمزد که گرد زمین می گشته اند هر باسپان
فرهنگ لغت هوشیار

مراحل گزین

مراحل گزین
کنایه از دائم السفرو کثیرالسفر که از منزلی به منزلی رود:
صیدگری بود عجب تیزبین
بادیه پیمای و مراحل گزین.
نظامی
لغت نامه دهخدا

ساحل نشین

ساحل نشین
کرانه نشین آنکه در کنار دریا یا رود سکونت دارد کناره نشین
ساحل نشین
فرهنگ لغت هوشیار

ساحل نشین

ساحل نشین
آن که کنار آب زندگی می کند (اعم از دریا، دریاچه، رودخانه)
ساحل نشین
فرهنگ فارسی معین

ساحل نشین

ساحل نشین
کناره نشین. آنکه در کناردریا، یا رودی بزرگ خانه دارد. رجوع به ساحل شود
لغت نامه دهخدا