جدول جو
جدول جو

معنی مرابحه

مرابحه((مُ بِ حِ))
سود دادن، نفع دادن، ربح گرفتن
تصویری از مرابحه
تصویر مرابحه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مرابحه

مرابحه

مرابحه
معاملۀ پولی کردن با گرفتن سود، ربح گرفتن، سود دادن
مرابحه
فرهنگ فارسی عمید

مرابحه

مرابحه
به سود بازرگانی کردن. (دستورالاخوان) (تاج المصادر بیهقی). بر سود فروختن چیزی را. (از منتهی الارب). مرابحه بیع و فروختن است به زیادت قیمت نخستین. (از تعریفات). مرابحت. مرابحه، سود دادن کسی را بر متاع او. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه). مرابحت. مرابحه، بیع مرابحه، آن است که فروشنده قیمتی را که برای کالائی پرداخته است ذکر کند و باافزودن مبلغی بر آن به عنوان سود مجموع را قیمت فروش بعدی قرار دهد. در بیع مرابحه لازم است که بایع و مشتری هر دو به مقدار قیمت خرید اول و مقدار ربح واقف باشند و در صورت اثبات خلاف آن مشتری حق فسخ دارد
لغت نامه دهخدا

مرابحه

مرابحه
بهره کاری، تنزیل، ربا، ربح، سودخوری، مرابحت، نزول، ربح گرفتن، سود دادن، نزول دادن
متضاد: قرض الحسنه
فرهنگ واژه مترادف متضاد

مرابعه

مرابعه
مرابعه در فارسی بهار مزد کردن، بار بردار ساختن: دو دستی زنبه ساختن با دست ها بهار مزد کردن مقابل مضایقه (تابستان مزد کردن)، دو کس دست هم را گرفته تنگبار بر شتر نهادن چون مربعه نباشد (مربعه چوبی است که دو مرد دو طرف آنرا بگیرند تا بار را برای نهادن بر - چارپایان با آن بلند کنند)
فرهنگ لغت هوشیار