معنی مذاهب
- مذاهب((مَ هِ))
- جمع مذهب، دین ها و آیین ها، روش ها، طریقه ها
واژههای مرتبط با مذاهب
مذاهب
- مذاهب
- مذهب ها، راه و روش ها، طریقه ها، هر یک از فرقه ها و گرایشات دینی با مجموعه ای از آیین ها و آموزه ها، جمعِ واژۀ مذهب
مذاهب
- مذاهب
- روش ها، دین ها جمع مذهب طریقه ها روشها، شعبه های دینی: در آنجا ازاغلب مذاهب مردم بودند، دینها ادیان
مذاهب
- مذاهب
- جَمعِ واژۀ مَذْهَب. رجوع به مذهب شود: در این که گفتم معما و تأویل نیست به هیچ مذهب از مذاهب که استعمال رخصت می کند. (تاریخ بیهقی ص 318). کسی را در اختلاف مذاهب و تنازع مناصب مجال نماند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 436).
- مذاهب اربعه، مذهب های چهارگانه اهل سنت که عبارت است از حنفی، شافعی، حنبلی و مالکی
مذاهب
- مذاهب
- مذهب ها، ادیان، آیینها، شرایع، نحله ها، طریقت ها، کیش ها، روش ها، طریقه ها
مذابه
- مذابه
- مذابه در فارسی مونث مذاب: گدازه بخسیده مونث مذاب: مواد مذابه آتشفشانی
مواهب
- مواهب
- عطیه ها
مواهب
- مواهب
- جمع موهبت، بخشش ها و انعام ها
مواهب
- مواهب
- موهبت ها، چیزهایی که به کسی ببخشند، بخشش ها، دهش ها، جمعِ واژۀ موهبت
اذاهب
- اذاهب
- جج ِ ذهب. جَمعِ واژۀ اذهاب و ذَهاب. زرده های تخم مرغ.