جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مدیحه

مدیحه

مدیحه
مدیح. مدح. ستایش. ثنا. آفرین. مدحت. ج، مدایح، سخن یا شعری که درتوصیف و تمجید ممدوحی گویند یا نویسند یا خوانند
لغت نامه دهخدا

مدیحه

مدیحه
مدیح. (ناظم الاطباء). رجوع به مدیحت و مدیحه شود
لغت نامه دهخدا

مدینه

مدینه
شهر، مکان مسکونی بزرگ شامل خیابان ها، بازارها، تاسیسات اداری و امثال آن
مدینۀ فاضله: شهری خیالی که مردم آن جهت به دست آوردن سعادت حقیقی کوشش کنند و ادارۀ چنین مدینه ای در دست فاضلان و حکیمان باشد
مدینه
فرهنگ فارسی عمید