جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مدلهم

مدلهم

مدلهم
سخت سیاه و تاریک. (غیاث اللغات از شرح نصاب) (از مهذب الاسماء) (آنندراج) : اسود مدلهم، مبالغه است، یعنی بسیار سیاه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مظلم. داج. تاری. تاریک. (یادداشت مؤلف) ، شب تاریک. (آنندراج) (فرهنگ فارسی معین). رجوع به مدلهمه شود: با لشکری چون مدلهم و دریای ملتطم. (جهانگشای جوینی) ، پیر. کلانسال. (ناظم الاطباء) : اِدْلَهَم َّ فلان، کبر و شاخ. (متن اللغه)
لغت نامه دهخدا

مسلهم

مسلهم
گونه برگشته. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج). متغیر و برگشته گونه. (ناظم الاطباء). آن که رنگ او بگشته بود از نزاری. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا

متلهم

متلهم
به یکبار فروخورنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آن که میخورد و می بلعدو فرو میبرد. (ناظم الاطباء). و رجوع به تلهم شود
لغت نامه دهخدا

مدرهم

مدرهم
شیخ مدرهم، پیر برجای مانده. (منتهی الارب). سخت پیر. (مهذب الاسماء). پیر سالخورده که دندانهایش بر اثر کثرت سن فروریخته است. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

مدرهم

مدرهم
رجل مدرهم، مرد بسیاردرهم. (منتهی الارب). بسیاردرم و مالدار. (مهذب الاسماء) (دستورالاخوان) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)، صاحب شکل مستدیر چون درهم. (یادداشت مؤلف) : هی (اکلیل الملک) حشیشه ذات ورق مدرهم. (ابن بیطار، یادداشت مؤلف)، به صورت درهم نگارکرده. به نقش درهم کرده. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

مدلهمه

مدلهمه
اللیله المظلمه، شب تاری. (از متن اللغه) : لیله مدلهمه، شب سخت تاریک. (منتهی الارب). تأنیث مدلهم است. رجوع به مدلهم شود
لغت نامه دهخدا

مدلهث

مدلهث
کسی که پیش میرود. (ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از دلهثه. رجوع به دلهثه شود
لغت نامه دهخدا