جدول جو
جدول جو

معنی مدلس

مدلس((مُ دَ لِّ))
آن که عیب کالای خود را از خریداران پنهان کند، خدعه کننده، کسی که خود را مقدس جلوه دهد و نباشد
تصویری از مدلس
تصویر مدلس
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مدلس

مدلس

مدلس
خدعه کننده، عوام فریب، کسی که عیب خود یا عیب کالای خود را پنهان کند
مدلس
فرهنگ فارسی عمید

مدلس

مدلس
جو فروش گندم نما آک نهاننده ماده رند (گویش افغانی) آسمند آنکه عیب کالای خود را از خریداران پنهان کند، خدعه کننده، کسی که خود را مقدس جلوه دهد و نباشد جمع مدلسین
فرهنگ لغت هوشیار

مدلس

مدلس
کسی که در بقیۀ روییدگی افتد. (آنندراج). کسی که می یابد باقی ماندۀ گیاههای روییده را. (ناظم الاطباء) : ادلس القوم، وقعوا فی الادلاس. (متن اللغه). رجوع به أدلاس و ادلاس شود، زمین سبزشونده به بقایای روییدگی. (آنندراج) : أدلست الارض، اخضرت بالادلاس. (متن اللغه). رجوع به ادلاس شود
لغت نامه دهخدا

مدلس

مدلس
آنکه تدلیس کند. که عیب مال را از خریدار نهان کند. (یادداشت مؤلف). پنهان کننده عیب متاع بر خریدار. (آنندراج) ، مردم فریب. فریبنده. (یادداشت مؤلف). خدعه کننده، کسی که خود را مقدس جلوه دهد و نباشد. (فرهنگ فارسی معین) ، آنکه در روایت تدلیس کند. رجوع به تدلیس شود، خائن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

مدلس

مدلس
مصنوع. عملی. قلب. (یادداشت مؤلف). نعت مفعولی است از تدلیس. رجوع به تدلیس شود
لغت نامه دهخدا