معنی مدفون
مدفون
((مَ))
دفن شده، به خاک سپرده شده
تصویر مدفون
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مدفون
مدفون
مدفون
چیزی که آن را زیر خاک کرده باشند، دفن شده، زیر خاک شده
فرهنگ فارسی عمید
مدفون
مدفون
در زمین نهان کرده، پنهان کرده در خاک
فرهنگ لغت هوشیار
مدفون
مدفون
به خاک سپرده، دفن شده، خاک شده
فرهنگ واژه مترادف متضاد
مدیون
مدیون
بدهکار، وام دار
فرهنگ واژه فارسی سره
مدفوع
مدفوع
آنچه از بدن انسان خارج و دفع شود، دفع شده، رانده شده
فرهنگ فارسی عمید
مدهون
مدهون
چرب شده، روغن مالی شده، دباغی شده، مالیده و اندود شده
فرهنگ فارسی عمید
مدفونه
مدفونه
مدفونه در فارسی مونث مدفون: بنگرید به مدفون مونث مدفون جمع مدفونات
فرهنگ لغت هوشیار
مدفوع
مدفوع
دفع شده
فرهنگ لغت هوشیار
مدیون
مدیون
بدهکار، وامدار، مقروض
فرهنگ لغت هوشیار