جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مدخنه

مدخنه

مدخنه
مدخنه در فارسی بویسوز، آتشدان دود کش بوی سوز: ساقیان تو فکنده باده اندر باطیه خادمان تو فکنده عنبر اندر مدخنه. (منوچهری)
فرهنگ لغت هوشیار

مدخنه

مدخنه
بوی سوز. (منتهی الارب). مجمره. (متن اللغه) (اقرب الموارد). بخورسوز. عودسوز. ج، مَداخِن:
ساقیان تو فکنده باده اندر باطیه
خادمان تو فکنده عنبر اندر مدخنه.
منوچهری
لغت نامه دهخدا

مدینه

مدینه
شهر، مکان مسکونی بزرگ شامل خیابان ها، بازارها، تاسیسات اداری و امثال آن
مدینۀ فاضله: شهری خیالی که مردم آن جهت به دست آوردن سعادت حقیقی کوشش کنند و ادارۀ چنین مدینه ای در دست فاضلان و حکیمان باشد
مدینه
فرهنگ فارسی عمید

مدونه

مدونه
مدونه در فارسی مونث مدون نپیکنیده گرد آوریده مونث مدون: این کتاب که من تصنیف میکنم اگر مشتمل بر غیر این معنی و مقصود بودی از فنون آداب و صنوف اشعار مدونه بسیار آسانتر بودی جمع مدونات
فرهنگ لغت هوشیار