جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مدارس

مدارس

مدارس
مدرسه ها، جاهای درس خواندن، آموزشگاه ها، جمعِ واژۀ مدرسه
مدارس
فرهنگ فارسی عمید

مدارس

مدارس
مذاکر. مُقاری ٔ. (اقرب الموارد). درس گوینده و سبق گوینده و باهم مذاکرۀ درس نماینده. (ناظم الاطباء). که کتاب خواند و درس بدهد. (از متن اللغه) ، مرد بدفعل آلوده به گناه. (منتهی الارب). متلطخ در ذنوب. (از متن اللغه). که در گناه آویزد و خود را به گناه ها آلوده سازد. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

مدارس

مدارس
نام شخصی است که رسولی پیش عذرا فرستاد وعذرا چشم رسول او را به انگشت کند. (برهان قاطع)
لغت نامه دهخدا

مدارس

مدارس
جاهای درس گفتن. (غیاث اللغات). جَمعِ واژۀ مدرسه. رجوع به مدرسه شود: و اضعاف آن بر عمارت مساجد و معابد و اربطه و مدارس... صرف کرده است. (المعجم)
لغت نامه دهخدا

مدارج

مدارج
مُدرَج ها، درج شده ها، مندرج ها، مدرجه ها، راه ها، طریق ها
مدارج
فرهنگ فارسی عمید

محارس

محارس
نگاهبان پاسبان نگاهبانی کننده نگاهبانی کننده نگاهبان پاسبان جمع محارسین
فرهنگ لغت هوشیار