سر گشته درنده پاره پاره گرداننده، بسیار دروغگو متحیر گرداننده سرگشته کننده. پاره کرده دریده. پاره پاره کننده درنده، بسیار دروغگو: بهر محل محققان را مخراق زن این مخرقان را. (تحفه العراقین در اینجا مراد از مخرقان فیلسوفان است)
دشت و بیابان. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج). دشت و بیابان بی آب. (ناظم الاطباء) ، سنگ در کنار حوض که هر گاه خواهندآب از آن بردارند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج). سنگی که در دنبالۀ حوض گذارند و چون خواهند آب حوضی روان گردد آن را بردارند. (ناظم الاطباء)