جدول جو
جدول جو

معنی مختتم

مختتم((مُ تَ تَ))
به پایان برده، پایان، مقابل مقدمه
تصویری از مختتم
تصویر مختتم
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مختتم

مختتم

مختتم
افدمگر: به پایان برنده افدام پایان، به پایان برده بپایان برده، پایان انجام مقابل مقدمه دیباچه: و ترکیب این کتاب بر صد باب و چهارقسم نهاده آید و مختتم ابواب را بمدح سلطان وزرای جهان موشح گردانیده شد، بپایان برنده مقابل مفتتح
فرهنگ لغت هوشیار

مختتم

مختتم
به پایان برنده. نقیض مفتتح. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). پایان برنده و به انجام رساننده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا