جدول جو
جدول جو

معنی مخازن

مخازن((مَ زِ))
جمع مخزن. خزانه ها، گنجینه ها
تصویری از مخازن
تصویر مخازن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مخازن

مخازن

مخازن
مخزن ها، جاهای نگه داری و ذخیره کردن چیزی، انبارها، جمعِ واژۀ مخزن
مخازن
فرهنگ فارسی عمید

مخازن

مخازن
جَمعِ واژۀ مخزن، که به معنی جای نهادن خزانه است. (غیاث) (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). جای های نهان و خزانه ها و گنجینه ها. (ناظم الاطباء) : و هر کس که به کاشان... رسیده باشد و مبانی خیرات و مجاری صدقات او دیده و خانقاه و مخازن کتب و آن اخایر ذخایر... مشاهده کرده... داند که علوهمت او در ابواب خیر و تحصیل علم و اهتمام به انواع هنر تا چه حد بوده است. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 طهران ص 22) ، مخازن الطریق، نزدیک ترین راه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) : خذوا مخازن الطریق، ای اقرب الطریق الی الموضع المقصود. (اقرب الموارد). و رجوع به مخزن و مخاصر الطریق شود
لغت نامه دهخدا

مخازی

مخازی
این واژه در مرزبان نامه آمده: (مخازی احوال ایشان) گویا به جای مخاز که رمن مخازاه است رسوایی ها مایه های رسوا یی جمع مخزات (مخزاه) : پادشاه که از مقابح افعال کار داران و مخازی احوال ایشان رفاده تعامی بردیده بصیرت خویش بندد
مخازی
فرهنگ لغت هوشیار

تخازن

تخازن
خیار و تخلان. (شعوری ج 1 ورق 286 ب از محمودی). خیار تر. (مؤید الفضلا ص 269 ذیل لغات ترکی) (آنندراج). خیار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا