معنی محمم محمم((مُ حَ مِّ)) آن که متعه دهد زن مطلقه را، کسی که روی را با زغال سیاه کند، سری که پس از ستردن بر آن موی برآید، جوجه ای که پر برآورد تصویر محمم فرهنگ فارسی معین