جدول جو
جدول جو

معنی محمم

محمم((مُ حَ مِّ))
آن که متعه دهد زن مطلقه را، کسی که روی را با زغال سیاه کند، سری که پس از ستردن بر آن موی برآید، جوجه ای که پر برآورد
تصویری از محمم
تصویر محمم
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با محمم

محمم

محمم
سیاه چهره: مرد، ارزیابی شده، آب گرد آمده: در تالاب آنکه متعه دهد زن مطلقه را، کسی که روی را با زغال سیاه کند، سری که پس از ستردن بر آن موی بر آید، جوجه ای که پر بر آورد
فرهنگ لغت هوشیار

محمم

محمم
آنکه متعه دهد زن را، کسی که روی را با زغال سیاه کند، سری که پس از ستردن موی برآن موی برآید، جوجه ای که پر برآورد
لغت نامه دهخدا

محمد

محمد
نام پیامبر (ص)، ستوده شده، بسیار تحسین شده، نام سوره ای در قرآن کریم، به صورت پسوند و پیشوندهمراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند محمدامین، محمد علی، محمدحسین و علی محمد
محمد
فرهنگ نامهای ایرانی