جدول جو
جدول جو

معنی محل

محل((مَ))
خشک سال رسیدن زمین را، قحط زده شدن، سعایت کردن نزد سلطان، رنج دادن کسی را به سعایت، خشک سالی، قحط، مرد بی خبر و بی فایده، مکر، فریب
تصویری از محل
تصویر محل
فرهنگ فارسی معین