معنی محضون - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با محضون
محضون
- محضون
- در کنار، در بر گیرنده در کنار گرفته، در بردارنده حاوی: مشتمل دقایق جهانداری و محضون حقایق کامگاری
فرهنگ لغت هوشیار
محضون
- محضون
- در کنار گرفته. حضانت شده. دربردارنده. حاوی: مشتمل دقایق جهانداری و محضون حقایق کامگاری. (روضهالعقول، از مرزبان نامه چ تهران مقدمۀ مصحح، صفحۀ ’ح’)
لغت نامه دهخدا
محضور
- محضور
- آمده بوده حاضر شده، چیزی با بسیار آفت که پریان بر آن حاضر شوند
فرهنگ لغت هوشیار