معنی محشور بودن - فرهنگ فارسی معین
معنی محشور بودن
- محشور بودن((~. دَ))
- با هم بودن، همراه بودن
تصویر محشور بودن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با محشور بودن
محشور کردن
- محشور کردن
- گرد آوردن با کسی گرد آوردن (روز قیامت) : خدا او را با پیغمبر ص محشور کند، معاشر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
محشور شدن
- محشور شدن
- گرد آمدن با کسی (کسانی) در روز قیامت، معاشر شدن
فرهنگ فارسی معین