جدول جو
جدول جو

معنی محرض

محرض
آن که از عشق و اندوه گداخته باشد، مرد بر جای مانده که نتواند برخیزد، برانگیخته شده، ورغلانیده، جمع محرضین
تصویری از محرض
تصویر محرض
فرهنگ فارسی معین