معنی محجر محجر((مُ هَ جَّ)) سخت گردیده مانند سنگ، سنگ چین شده، با سنگ برآورده، خرمن ماه، هاله. در فارسی، محجور، ممنوع تصویر محجر فرهنگ فارسی معین