جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با محبل

محبل

محبل
زهدان. مهبل. جای بچه در شکم. (یادداشت مرحوم دهخدا). بچه دان، دهن زهدان. راه نره از آن. (منتهی الارب). جائی که نره در آن قرار میگیرد. (ناظم الاطباء) ، موضع آبستنی از رحم. تخم دان. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

محبل

محبل
هنگام باردار شدن. یقال کان ذلک فی محبل فلان، ای وقت حبل امه. (منتهی الارب). هنگام دربار بودن بچه. زمان حمل و باردار شدن. (ناظم الاطباء) ، کتاب نخستین. (منتهی الارب). الکتاب الاول. (تاج العروس)
لغت نامه دهخدا

سحبل

سحبل
دول بزرگ آبدان، سوسمار کلان، خیک فراخ، شکم بزرگ، رود بار فراخ
سحبل
فرهنگ لغت هوشیار