معنی محاوله محاوله((مُ وِ لِ)) تیز نگریستن به سوی چیزی، حیله کردن برای به دست آوردن چیزی تصویر محاوله فرهنگ فارسی معین
محاوله محاوله حِوال. قصد کردن چیزی را. (از منتهی الارب). خواستن و جستن. (تاج المصادر بیهقی) ، چشم انداختن به سوی چیزی و تیز نگریستن. (از منتهی الارب) لغت نامه دهخدا
محاوله محاوله آهنگ، قصد، نگرش، تیزبینی، تیزنگری، حیله گری، حیله کردن، قصد کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد