جدول جو
جدول جو

معنی محافظه کار

محافظه کار((مُ فَ یا فِ ظَ یا ظِ))
کسی که طرفدار سنن و آداب گذشته است و با بدعت ها و تشکیلات جدید مخالفت می ورزد
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با محافظه کار

محافظه کار

محافظه کار
آنکه بااحتیاط رفتار کند، کسی که در کارهای خطرناک مداخله نکند، محتاط، آنکه طرف دار آداب وسنن گذشته باشد، در علوم سیاسی کسی که پیرو و تاکیدکنندۀ نظام سیاسی موجود باشد و با هر گونه اصلاحات یا دگرگونی مخالفت کند
محافظه کار
فرهنگ فارسی عمید

محافظه کار

محافظه کار
کسی که با دگرگونی ها و تغییروضع موجود هم آواز نگردد
محافظه کار
فرهنگ لغت هوشیار