معنی محاسبه - فرهنگ فارسی معین
معنی محاسبه
- محاسبه((مُ س بِ))
- حساب کردن، رسیدگی به حساب، حساب چیزی را نگه داشتن، جمع محاسبات
تصویر محاسبه
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با محاسبه
محاسبه
- محاسبه
- حساب کردن، با کسی حساب کردن، به حساب و کتاب کسی رسیدن، کنایه از رسیدگی و بررسی امری
فرهنگ فارسی عمید