معنی محارم
- محارم((مَ رِ))
- جمع محرم
واژههای مرتبط با محارم
محارم
- محارم
- حرام کرده های خدا، کسانی که با آنها نکاح حرام باشد، جمع محرم
محارم
- محارم
- محرم ها، خویشاوندان نزدیک یا اعضای خانواده که زناشویی با آنها حرام است، افراد بسیار صمیمی و امین، جمعِ واژۀ محرم
محارم
- محارم
- جَمعِ واژۀ مَحرَم، جَمعِ واژۀ محرمه (م ُ رُ / م ُ رَ) . (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به محرم و محرمه شود، حرام کرده های خدا. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)، محارم اللیل، مخاوف شب که بددلان را از رفتن باز دارد. (منتهی الارب)، کسانی که نکاح آنها حرام باشد. مانند مادر و خواهر و خاله و عمه و دختر و جز آنان. (ناظم الاطباء)
محارم
- محارم
- آشنایان، دمسازان، رازداران
متضاد: بیگانگان، محرم ها، منسوبین
متضاد: نامحرمان
محترم
- محترم
- قابل احترام، عزیز و گرامی
محترم
- محترم
- ارجمند، گرامی، بزرگوار
محارب
- محارب
- جنگ کننده، جنگجو، جنگنده
در فقه کسی که علیه حکومت اسلامی به جنگ برخاسته که واجب القتل است
مغارم
- مغارم
- مَغرَم ها، غرامت ها، جمعِ واژۀ مَغرَم
محترم
- محترم
- کسی که احترام او لازم است، قابل احترام، حرمت داشته
