معنی مجهور - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مجهور
مجهور
مجهور
طایفه ای از ایلهای کرد ایران که در حدود 500 خانوار است و در کوههای السه قلاخ اطراف اسدآباد و زهاب سکونت دارند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 61)
لغت نامه دهخدا
مجهور
مجهور
پاک شده و صاف شده. (ناظم الاطباء) ، آشکار. آشکار شده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). پیدا. - حروف مجهور، رجوع به ’حرف مجهور’ و ’مجهوره’ شود
لغت نامه دهخدا
جمهور
جمهور
توده مردم، توده ریگ توده گروه: جمهور حکما، بخش اعظم یک چیز معظم شی، جمع جماهیر، حکومتی که زمام آن بدست نمایندگان ملت باشد و رئیس آن رئیس جمهور خوانده شود جمهوری، جمع جماهیر
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.