جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مجلد

مجلد

مجلد
پوست پاره ای که زن نواحه بر روی زند بدان. ج، مَجالید. (منتهی الارب) (آنندراج). پوست پاره ای که زن نوحه کننده بر روی خود زند. (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد) ، تازیانه. (از ذیل اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

مجلد

مجلد
صحاف. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آن که کتابها را جلد می کند. (از ذیل اقرب الموارد). جلدگر. جلدساز. پوست گر. آن که کراسه راپوست کند. آن که کتاب را پشت کند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، پوست باز کننده. (آنندراج) (از منتهی الارب). آن که پوست می کند شتر را. (ناظم الاطباء). پوست کننده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا