جدول جو
جدول جو

معنی مجرح

مجرح((مُ جَ رَّ))
زخم زده، زخمی کرده، کسی که شهادتش رد شده، قسمی از نقش بریدگی بر کنار دریاچه
تصویری از مجرح
تصویر مجرح
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مجرح

مجرح

مجرح
خسته کننده. (آنندراج) (از منتهی الارب). کسی که به شدت و سختی مجروح می کند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا