معنی مجدد مجدد((مُ جَ دِّ)) نوکننده، تازه کننده، در هر قرن (صد سال) فردی ظهور نماید و آیین اسلام را تازه کند که او را مجد نامند تصویر مجدد فرهنگ فارسی معین