جدول جو
جدول جو

معنی مثال

مثال
((مِ))
مانند، شبیه، فرمان، حکم، جمع امثله، کلمه یا عبارتی که برای توضیح مطلبی یا قاعده ای آورده شود، شاهد، تصویر، تمثال، مجسمه، پیکر
تصویری از مثال
تصویر مثال
فرهنگ فارسی معین