بیدار شونده، بیدار هشیار بیدار شونده از خواب، هوشیار شونده، آگاه: ... و آنرا که بر ما گماری متبصری بیدار و متیقظی هشیار و حافظی بطبع صلاح جوی باشد، جمع متیقظین
بیدار و هوشیار و بیدار شونده از خواب. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). بیدار و هوشیار و آگاه و خبردار. زیرک و خردمند و چالاک. (ناظم الاطباء) :... و خردمند دوربین را مدهوش حیران و احمق غافل را زیرک متیقظ... (کلیله و دمنه چ مینوی ص 105).... و آن را که برماگماری متبصری بیدار و متیقظی هشیار و حافظی بطبع صلاح جوی باشد. (مرزبان نامه ص 176). رجوع به تیقظ شود
بی گمان بی گمان داننده، دریافته آگاه گشته بیقین دانسته بی گمان دانسته، یقین بی شبهه. یا قدر متیقن. مقداری که بر آن یقین باشد آنچه بیقین در تمام مفاهیم و اقوال و عقاید مختلف وجود دارد قدر مسلم (چنانکه در مورد مشکوک بودن حکمی نسبت بموضوعی میان حرمت و وجوب وجود حکم نسبت بان موضوع قدر متیقن است ولی وجوب یا حرمت آن مورد شک و خلاف است)