معنی متهورانه - فرهنگ فارسی معین
معنی متهورانه
- متهورانه((مُ تَ هَ وَُ نِ))
- بی باکانه، گستاخانه
تصویر متهورانه
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با متهورانه
متهورانه
- متهورانه
- بی باکانه گستاخانه: شیخ علی خان خود را متهورانه بر آن هزار سوار زده
فرهنگ لغت هوشیار
متهورانه
- متهورانه
- گستاخانه و بی باکانه و دلاورانه. (ناظم الاطباء) : شیخ علی خان خود را متهورانه برآن هزار سوار زد. (مجمل التواریخ گلستانه ص 229)
لغت نامه دهخدا
تهورانه
- تهورانه
- بطور تهور و بی باکی و رشادت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا