جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با متملق

متملق

متملق
چاپلوسی کننده. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). چاپلوس و خوش آمدگوی. (ناظم الاطباء). مزیدگو. سبزی پاک کن. بادمجان دور قاب چین. چاخان. داریه نم کن. لابه گر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به تملق شود، ملاطفت و مهربانی کننده. مهربان، خاطرنواز و ملایم و شیرین، ریشخند کننده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا