جدول جو
جدول جو

معنی متلهف

متلهف((مُ تَ لَ هِّ))
اندوهگین، کسی که دریغ و افسوس می خورد
تصویری از متلهف
تصویر متلهف
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با متلهف

متلهف

متلهف
افسوس خورنده اندوهگین آنکه افسوس خورد دریغ خورنده اندوهناک جمع متلهفین
فرهنگ لغت هوشیار

متلهف

متلهف
دریغ خورنده. (از منتهی الارب). افسوس خورنده و اندوهگین. (غیاث) (آنندراج). مضطرب و غم خورده و دریغ و افسوس خورده و ملول. (ناظم الاطباء). آن که افسوس خورد. دریغ خورنده. اندوهناک. ج، متلهفین. (فرهنگ فارسی معین). متأسف. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : روزگاری در طلبش متلهف بود و پویان. (گلستان) ، متحرک. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا