جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با متلذذ

متلذذ

متلذذ
آن که خوشمزه یابد چیزی را. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). خوشمزه و لذیذ و خوش گوار و با لذت. (ناظم الاطباء). و رجوع به تلذذ شود.
- متلذذ شدن، لذت یافتن و خوشی بردن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

متلمذ

متلمذ
میلاو شاگرد واژه (متلمذ) در تازی درست نیامده و به جای آن (تلمیذ) آید شاگرد جمع متلمدین. توضیح در عربی فصیح تلمذ و متلمذ نیامده و بجای کلمه اخیر تلمیذ مستعمل است
فرهنگ لغت هوشیار

متلذع

متلذع
خوش سیر نمایندۀ شتابان. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). و رجوع به تلذع شود
لغت نامه دهخدا