جدول جو
جدول جو

معنی متقال

متقال((مِ))
پارچه سفیدی که از نخ می بافند شبیه کرباس اما ظریف تر از آن است
تصویری از متقال
تصویر متقال
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با متقال

متقال

متقال
قسمی پارچه نخی که امروز متقال گویند، و آن قماشی نزدیک به کرباس است
فرهنگ لغت هوشیار

متقال

متقال
پارچۀ پنبئین سفید ناکرده که مثقالی نیز گویند. (ناظم الاطباء). قسمی پارچۀ نخی که امروز متقال گویند و آن قماشی نزدیک به کرباس است. (یادداشت به خطمرحوم دهخدا). پارچۀ سفید شبیه به کرباس و لطیف تر از آن. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به متقالی شود
لغت نامه دهخدا

متقال

متقال
کم شمرنده. (آنندراج). آن که کم و اندک می پندارد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

متعال

متعال
بلندمرتبه، از صفات باری تعالی. در اصل متعالی بوده، یای آن در وصف خداوند حذف گردیده
متعال
فرهنگ فارسی عمید

متقابل

متقابل
آنچه دو سو داشته باشد، دارای دو طرف، رو به رو، مقابل
متقابل
فرهنگ فارسی عمید