معنی متفق الرأی
متفق الرأی
کنایه از همدستان، هم رأی
تصویر متفق الرأی
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با متفق الرأی
متفق الرای
متفق الرای
همرای همداستان همسگال هم رای همداستان
فرهنگ لغت هوشیار
متفق الرای
متفق الرای
هم رای، هم داستان
فرهنگ فارسی عمید
متفق الرای
متفق الرای
موافق، هم داستان، هم قول
فرهنگ واژه مترادف متضاد