جدول جو
جدول جو

معنی متعمق

متعمق((مُ تَ عَ مِّ))
آن که به عمق چیزی رسیده، ژرف اندیش، جمع متعمقین
تصویری از متعمق
تصویر متعمق
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با متعمق

متعمق

متعمق
ژرفکاو ژرف اندیش آنکه بعمق چیزی رسیده ژرف اندیش جمع متعمقین
متعمق
فرهنگ لغت هوشیار

متعمق

متعمق
دوراندیشنده در سخن و به مغ سخن رسنده. (آنندراج). دوراندیش در سخن و به مغ سخن رسیده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تعمق شود
لغت نامه دهخدا