مانده گردیده. (از منتهی الارب). مانده و عاجز و خسته. (ناظم الاطباء) : دل را نکرد باید مغرور تن رانداشت باید متعب. مسعودسعد. - بعیر متعب، شتری که یکی از استخوانهای دست و یا پایش شکسته باشد و آن را بسته باشند لیکن آن شتر در حال درد و رنج کشیدن باشد. (از ذیل اقرب الموارد)